برگرفته از کتاب فلسفه در سی روز (دومینیک ژانیکو)
دو مطلب کاملا روشن است : اول اینکه واژه ی فلسفه میراثی از یونان باستان است و دوم اینکه ریشه ی آن بسیار آموزنده است.
این واقعیت که منشا پیدایش این واژه به پنج قرن پیش از میلاد در یونان باز می گردد اهمیتی ندارد. در همین منطقه و دوره بود که هندسه ی اقلیدسی و ایده دموکراسی شکل گرفت. فلسفه در کنار علمی دقیق و مستقل و زمانی که تعلق خاطر مردم به اسطوره ها رو به کاهش بود و خواستار بیرون راندن استبداد از حیات ی شان بودند، متولد شد. این امر بی دلیل نیست. حتی امروزه ائتلاف سه گانه فلسفه، علم و دموکراسی همواره ضعیف و شکننده است و هرگز کل جهان را در بر نگرفته است. هنوز هم دیکتاتوری ها، خرافات و تعصبات بسیاری وجود دارد.
ریشه واژه ((فلسفه)) روشن است: معنای تحت اللفظی این واژه عشق به دانایی یا حکمت است. در زبان انگلیسی واژه هایی هست که به همین نحو به philia ختم می شود. مانند "Zoophilia"(عشق به حیوانات). در این ترکیبات ((عشق)) به عالی ترین معنای کلمه به کار نرفته است، اما هنگامی که عشق با Sophia ترکیب می شود، جنبه حقیرانه خود را از دست می دهد و متوجه آرمان والاتری می شود و درصدد تحقق یک زندگی صحیح و زیبا بر می آید. اما سوفیا را چگونه ترجمه کنیم که دقیقا منظور یونانیان را منتقل کند؟
واضح است که در زمانه ی ما حکمت دیگر اعتباری ندارد و به غلط به نماد خویشتن داری و اعتدال افراطی بدل شده است. خود معرفت هم برای ما معمولا امری انتزاعی و برای متخصصان، امری طبقه بندی شده است. آیا ما مفهوم (( توازن زیبا)) ی سوفیا را از دست داده ایم ؟
هنر زیبا و اصیل زیستن : این همان چیزی است که حکیمان یونان و فیلسوفان نخستین در طلب آن بودند. آیا برای ثبت نام در مکتب آنان خیلی دیر نیست؟

واژه ,فلسفه ,زیبا ,یونان منبع

مشخصات

تبلیغات

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها

alfredodlahsk71 local خانواده موفق ایرانی اس ای بلاگ اخبار ایرانی ترکِ منِ خرابِ شبگردِ مبتلا کن ...